پرنسس ویکتوریا

هرگز به گذشته برنگرد اگر سیندرلا برای برداشتن کفشش بر می گشت هرگز پرنسس نمی شد

می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی.. آن زمان‌ها که پدر تنها قهرمان بود عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!

حسین پناهی

 


نظرات شما عزیزان:

مهدی
ساعت20:32---14 شهريور 1392
سلام سارا سلام مینا
وبلاگ خوفی دارین
نه جدی میگم

اگه دوس داشتین بیاین با هم تبادل لینگ کنیم منو با عنوان عســــــ♥ـــــــل وب بیلنگین و خبرم کنین تا منم لینگتون کنم، خب!!!!!!!!!

منتظرتونمااااااااا


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
تاريخ دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,سـاعت 2:6 PM نويسنده ویکتوریا| |

Cherry Skin